نوشته شده در تاريخ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

خطا ازمن است می دانم. ازمن که سالهاست گفته ام *ایاک نعبد* اما به دیگران هم دل سپرده ام . از من که سالهاست گفته ام *ایاک نستعین* اما به دیگران هم تکیه کرده ام . اما رهایم نکن …. بیش ازهمیشه دلتنگتم …. به اندازه ی تمام روز های نبودنم ….. ...

نوشته شده در تاريخ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

پنجره را باز میکنم

احساس قشنگ ِ " تو " می آید

می نشیند

بر پرده

بر دیوار...

من

گیج ِ این همه " تو "

مست ِ مست

کنار می آیم با خودم

و

با احساس ِ قشنگی که " تـــو " یی

زندگی می کنم

نوشته شده در تاريخ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

بیا با هم هر روز عشق را زندگی کنیم

یادمان نرود طعم نگاه های ترمان....

بیا هر روز که بیدار می شویم پنجره دل را بگشاییم

فریاد بزنیم:

ای عشق سلام!!!!

روزت بخیر!!!!

بیا اجازه ندهیم عادت بیاید توی روزگارمان

جا خوش کند و بخندد همچنان به ما

زندگی را تکرار نکنیم

زندگی را زندگی کنیم بی بهانه!!

هر صبح اغاز شویم دوباره عاشق شویم

من عاشق تو باشم تو عاشق من

بیا ابروی عشق باشیم....!!

نوشته شده در تاريخ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

فال حافظ زدنت از پی دلتنگی کیست ؟



من که هر لحظه به یاد تو و دلتنگ تو ام



هر ستاره یه نشان از غم و دلتنگی من



آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یاد تو ام ؟

نوشته شده در تاريخ جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, توسط رضا |

چه عاشقانه است

که تو تنها آرزویم هستی

و چه رؤیایی است

این «لحظه های ناب عاشقی »

و من همه زیبایی عاشقانه را فقط با تو حس می کنم.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

شب که از راه میرسه غربتم باهاش میاد

تویه کوچه های شب باز صدای پاش میاد

من غمای کهنه مو ور می دارم

که توی میخونه ها جا بزارم

میبینم یکی میاد از میخونه

زیر لب مستونه آواز می خونه

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

""مــُ פֿـآطــَبــِ פֿــآص ═☜""

مَن בوسِـتـــ בارَم هـــایِ ایــن آבمـها رانِمـــــیخواهـَـم

بوسـ ــ ـه هایِشــــ ـآن بِــه בردم نِـــمـــــیخـورَב

قـــ ــول هــ ـایِشـــ ــان قـانِعَـــمـ نِمیکنَــב

مَــن تِشــ ــنه ی بـی تَفـاوتـ ـــ ـیـــ هــایِ تـــوام .
 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

بارالها این دلم ماتم گرفت

شهر تبریزو اهر را غم گرفت

عده ای در زیرِ آوار ِ بلا

جان خود را کرده تسلیم ِ خدا

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |
می خواستم تا برایت با اشكهاییم

دوست داشتن را به قلب سنگی تو فرو كنم.........

اما نبودی تا قطره قطره اشكهای كوچكم را

به روی گلبرگهای قلبت بریزم.........

نامه های مرا سوزاندی

و تكه تكه كردن عشق مرا

با نگاهت خواستار شدی...!
نوشته شده در تاريخ شنبه 21 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

همیشــه نمـی شود زد به بـی خیـالـی و گفـــت :
تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــیروم ...
یک وقـــت هــایــی !
شایــد حتــی برای ساعتــی یا دقیــقه ای ؛
کم مــی آوری ...
... دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد ! که عاشقانه دوسش داری ... !!!

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

عادت میکنم به داشتن چیزی وسپس به نداشتنش به بودن کسی و سپس به نبودنش تنها عادت میکنم.....اما فراموش نه.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ مخاطب : خــــــدا


آمــدم و گـــفـتــ م

بــراے تــو مـــے شـــوم

نشــــدم ...


خواستــ م بگـــویم هـــر چه تو بخواهــــے ..

ترســـیـدم (!)

نـکــنـد آن چــیزے بخواهــے که من نـ میخــــواهــــ َم ...

....


√ اگــــــــر تو ارحم الراحمینی ..

√ اگــــــر تو بـــے منّتـــ میبخشـے

√ اگـــــــــر تو جز خیر نمـے خواهی برای بنده اتـــ ...

مرا چه باک (!) که بسپارم دلـــــ♥ــــم را به دلــــتـــــ ...

دلــ ـــ ـــم برای تو ... ـ♥

نوشته شده در تاريخ شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

تویی تنها دلیل بودن من به یاد من باش, فراموشم نکن من تشنه محبت, درد آشنای هجرت دلم به این جدایی, هرگز نکرده عادت ناکامی از تولد, همزاد بخت من بود ندارم از تو شکوه, این سرنوشت من بود بی تو حدیث عشقو دیگر باور ندارم,جز با تو بودن آرزویی در سر ندارم میپیچه عطر خاطره در خلوت شبهای من,تکرار اسمه قشنگت شده عادت لبهای من ......
تقدیم به عزیزی
که تنهام گذاشت ولی من تا روز مرگ فراموشش نمیکنم

نوشته شده در تاريخ شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

چشمــــــــــــــــــــــاش
.
.
مثل آسمون میمونه

نوشته شده در تاريخ شنبه 14 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

قـــــــــلهء قـــــــــاف که سهـــل است ،

من قـــــــــلهء کـــــــــاف و لــــــــــام و مـــــــــــیم و نــــــــون و واو

را هم بخــــــاطرت فــــــــــــتح می کنم ،

اما تو ،

با تمــــــــــــــام دختــــــــــــرانگی ات ،

مـــــــــــــــرد باش !

اگر ســــــــــــراغ نـــــــــگاهت را گرفتنــــد ،

بگــــــــو که واگـــــــــذار شــــــده …

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

به گمانم همان وقتی که سرم به عشق گرم بود
زندگی را دستکاری کردند
وگرنه...
نه وقتِ رفتنِ تو بود
نه پایانِ من...

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

♥ لایک کن به سـلـامـتـی پـدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم، ولی از زبانش هرگز نشنیدم ...! ♥

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

عشق در قالب الفاظ نبود ،

ما به یک حرف تمامش کردیم.

شربتی را که به هر درد دواست،

نچشیدیم و حرامش کردیم....!

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

خیلی وقتـه دیـگه بـارون نزده

رنگ عشق به این خیابون نزده

خیلی وقته ابری پرپر نشده

دل آسـمـون سـبكتر نشده

مه سرد رو تن پنجره ها

مثل بغض توی سینه منه



ادامه مطلب...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.