نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط رضا |

 

حالا که رفته ای

پرنده ای آمده است

همین باغ رو به رو

هیچ نمی خواهد

فقط می گوید : کو کو ؟...

حالا که رفته ای بهانه خوبی است

شب

کویر

سکوت

فقط این صدای هق هق را کم کنید.....


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ شنبه 6 آبان 1391برچسب:, توسط رضا |
دیگر از این همه باران آشنا که از پیاله ی دست های آسمان سر می رود حیرت نکن.

از روزی که که تو دیگر کنارم نیستی من این بالا هر شب اشک هایم را با ابر ها پاک می کنم...

حیف که دیگر ابری هم نیست....


ادامه مطلب...

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.