کشتی شکستگان
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 13 دی 1390برچسب:, توسط رضا |

چرا...بر قلب گل غم مي نشيند؟

چرا ...پروانه از عشق مي سوزد؟

چرا ...هميشه در فكر بارانيم ؟

چرا ...احساس در دل مردم خشكيده است ؟

چرا ...شكستن بي صداست ؟

چرا...عاشقها به عشق نميرسند؟

چرا... لاله و شقايقها رنگ خونند؟

چرا ...عاشق هميشه گريان است؟

چرا ...قناري در قفس ميخواند ؟

چرا ...جغدها روزنمي بينندوشب گريا نند؟

چرا...كبوترها روي ديوارند؟

چرا ...پرندگان هم ميميرند ؟

چرا ...دردها بغض مي شوند؟

چرا ...دلها هميشه بهونه ميگيرند؟

چرا...تنهايي داوي درد بي درمان است؟

چرا... گل زنداني گلدان است ؟

چرا ..غروب هميشه دلگير است ؟

چرا ...شعر رود هميشه رفتن است ؟

چرا ...نا له باد هميشه زوزه است ؟

چرا...ابرها با ما يكرنگ نيستند؟

چرا... كوهها هميشه صبورند؟

چرا...كوير هميشه خشك وخاردارست؟

چرا... دريا گاهي وحشيست؟

چرا ...روح سا حل خط خطيست ؟

چرا ...سر سفره هفت سين ماهي توي تنگ است ؟

چرا ...مسا فر هميشه تنهاست ؟

چرا ...نگاه هميشه گمراه است؟

چرا ...كلاغ هميشه دزداست ؟

چرا ...پرستو هميشه خانه بدوش است ؟

چرا....سرنوشت هميشه تلخ است؟

چرا ...تقدير اينگونه بي رحم است ؟

چرا ...اميد بي رنگ است؟

چرا...هميشه دعا بي جواب است ؟

چرا...خدا بي خيال است؟

چرا ...

چرا...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.