کشتی شکستگان
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, توسط رضا |

دیروز طوافی داشتم در حرم دل
یادت آتش میزد دل سوخته را
تلالو خورشید یاد آور تشنگی
همراه با بی قراری
تپشهای جان کندن دل
.
.
.
ولی چه زود دیر شد
و در راه بر گشت
باران صمیمانه
نوازش می کرد گونه را
راستی
با چشمان اشک آلود
شیشه باران زده را دیده ایی ؟
آسمان هم برای من میگریست
چه همراهی صادقانه ای
آسمان از دل من ابری شد....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.