کشتی شکستگان
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 20 دی 1390برچسب:, توسط رضا |
مردکی خانم سفیدی دید!
چشمانش گشاد شد و زود دوید
بر نیمکتی نشست در راهی
که از آن میگذشت زن زیبایی
مردک پر فریب و حیلت ساز
رفت پای درخت و کرد آواز
گفت:به به چقدر زیبایی!
چه سری چه تنی عجب پایی!
دستو پایت سفید رنگ و قشنگ!
نیست زیباتر از سفیدی رنگ
گر خوش آواز بودی و خوش خوان!
نبودی بهتر از تو در زنان!
زن می خواست هی ناز کند
تا که آوازش آشکار کند!
زن زیبا چشم بست و چون ندید
مردک جست و لب گرفت و زود پرید!


نظرات شما عزیزان:

مینا جون
ساعت12:01---25 دی 1390
ههه باحال بود مرسی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.