کشتی شکستگان
نوشته شده در تاريخ شنبه 1 مهر 1391برچسب:, توسط رضا |

همیشه میگفت بالا را نگاه کن...
میگفت نگاهم کن...
نمیتوانستم...
حیا و خجالت نمیگذاشت... عاشقش هم نبودم...
تا عاشقش شدم،بالا را نگاه کردم...
می خواستم نگاهش کنم...آنقدر نگاهش کنم تا سوی چشمانم کم شود،
اما هرچه گشتم پیدایش نکردم...
نبود...
نگاه دیگری قلبش را دزدیده بود...نگاهی که دریده بود و بی حیا...
و دلم شکست...بد شکست...
اینجا برای نگه داشتن آدم ها باید دریده بود...
باید دریده نگریست...تا بمانند..!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.