در خم زلف تو از اهل جنون شد دل من
و اندر آن سلسله عمرى است كه خون شد دل من
در ازل با سر زلف تو چه پیوندى داشت
كه پریشان شد و از خویش برون شد دل من
این همه فتنه مگر زیر سر زلف تو بود
كه گرفتار بدین سحر و فسون شد دل من
سوخت سوداى تو سرمایه عمرم اى دوست
مى نپرسى كه در این واقعه چون شد دل من
بی نشان گشتم و جستم چو نشان از دهنش
بر لب آب بقا راه نمون شد دل من
به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد
دفتر قلب مرا وا كن و نامی بنویس
سند عشق به امضا شدنش می ارزد
گرچه من تجربهای از نرسیدنهایم
كوشش رود به دریا شدنش می ارزد
كیستم ؟باز همان آتش سردی كه هنوز
حتم دارد كه به احیا شدنش می ارزد
با دو دست تو فرو ریختنِ دم به دمم
به همان لحظهی بر پا شدنش می ارزد
دل من در سبدی ـ عشق ـ به نیل تو سپرد
نگهش دار، به موسی شدنش می ارزد
سالها گرچه كه در پیله بماند غزلم
صبر کاین كرم به زیبا شدنش می ارزد
وسعت عشق را کرانه تویی
یگانه ترانه عاشقانه تویی
به نام تو می خوانند مرغان سحری
ترنم نغمه های عارفانه تویی
آسمان می نازد به نور سیمایت
چهاردهمین اختر بی نشانه تویی
تنهای بی مونس ای صاحب دل
دلیل سکوت شاعرانه تویی
ادامه مطلب...
خدایـــــــــــــــــــــا
مدعیان رفاقت هر کدام تا نقطهای همراهند.
عده ای تا #مرز منفعت
عدهای تا #مرز مال
عدهای تا #مرز جان
عدهای تا #مرز آبرو
تنها تویی که همواره می مانیـــــ.
ساعتـــــهای نبودت روی مـُچــَــم بستــــه نمی شوند ... حلقـــه می شوند دورِ گردنـــــــم ...!
نرو تنهام نذار با درد و غم هام
اگرچه دلخوری از خیلی حرفام
.......
انقــــلاب
تــــو هــــم شــــدهای انقــــلاب زنــــدگــــی مــــن!
حــــالا هــــر آنچــــه در زنــــدگــــی مــــن اســــت تــــاریــــخ دار شــــده...
قبــــل از "تــــو" . . . .
بعــــد از "تــــو" . . .
هنوز اون روز فراموشم نمی شه
که با دست قشنگت روی شیشه
کشیدی عکس قلبی و نوشتی
واسه امروز و فردا و همیشه
مجنون با انگشت
روی خاک مینوشت
لیلی لیلی
پرسیدند چه می کنی ؟! گفت :
چون میسر نیست من را کام او
عشق بازی می کنم با نام او
در و دیوار دنیا رنگی است؛ رنگ عشق...
خدا جهان را رنگ كرده است؛ رنگ عشق...
و این رنگ همیشه تازه است و هرگز خشک نخواهد شد.
از هر طرف که بگذری، لباست به گوشهای خواهد گرفت و رنگی خواهی شد...
اما کاش چندان هم محتاط نباشی؛ شاد باش و بیپروا بگذر، که خدا کسی را بیشتر دوست دارد که لباسش رنگیتر است...
خـیـــلـــى بـــده احــســاس کــنــى
مــثــل دارویــى
فقط وقت نیاز ازت استفاده کنند
روی پـــــرده کعــبه
این آیه حک شده اســت :
نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ
و مـــن . . .
هنــــوز و تا همیشــه
به همین یک آیــه دلخــوشــــم
" بندگانم را آگاه کن که من بخشنده ی مهــــربانم ! "
تا میتوانند...قد علم کنند...
ما...از ورای تمام حصار ها
باز هم...عاشقانه میگوییم.....
آنان که بودنت را قدر نمی دانند رفتنت را “نامردی” میخوانند . . .
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی
بی حوصله ام
آسمان روی سرم سنگینی میکند
روزهایم کش امده
هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم
باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم
روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند
چون
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
تمام خنده هایم را نذر کرده ام که گریه ام نگیرد
اما شبها...........
موی ریخته بر پیشانیت باد را هم از راه بدر می کند ... می دانم پشت تمام این بوران های پاییزی پای توئی در میان است...! شاید برگشته ای و جایی میان همین خیابانها در حال قدم زدنی....!!!
وقتی گروه نجات ، زن جوان را زیر آوار پیدا کرد او مرده بود
زن با حالتی عجیب به زمین افتاده ، زانو زده بود . تلاش کردند
جنازه را بیرون بیاورند که گرمای موجودی ظریف را احساس کردند.
دختر سه - چهار ماهه ای را در اغوش مادر پیدا کردند!
نوزاد کاملا سالم و در خواب عمیق بود.
و مادرش هنگام حفاظت از جگرگوشه خود قربانی شده است.
یک تلفن همراه از لباس بچه
به زمین افتاد که روی صفحه شکسته آن این پیام دیده می شد:
*عزیزم، اگر زنده ماندی،هیچ وقت فراموش نکن که مادر با تمامی وجودش دوستت داشت*
خداوندا!
تقدیرم را زیبا بنویس.
کمکم کن آنچه را تو زود خواهی من دیر نخواهم...
و آنچه تو دیر می خواهی من زود نخواهم...
آمین...
نیم کیلو باش ولی مرد باش..
بیایید مردانه " زنـــهـــــــــــــــــا " را گرامی بداریم.!
این بار اگر زن ِ زیبارویی را دیدیم هوس را زنده به گور کنیم و خدا را شکر کنیم برای خلق این زیبایی
زیر ِ باران ،اگر دختری را سوار کردیم به جای شماره به او امنیت بدهیم .!
او را به مقصد مورد نظرش برسانیم نه به مقصد مورد نظرمان
هنگام ورود به هر جایی با لبخند بگوییم ،اول شما!
در تاکسی خودمان را به در بچسبانیم نه به او!
در مترو جای خود را به زنی بدهیم که ایستاده
بیایید فارغ از جنسیت کمی واقعا مرد باشیم!
و نه از مردی فقط کُــتـَش و سیبیلش را داشته باشیم.